به گزارش «راهبرد معاصر»؛ کریدورهای اقتصادی پدیده جدیدی نیست و جاده ابریشم یکی از معروفترین شبکههای تجاری بین منطقهای پیشامدرن است. با وجود این، فرآیندهای جهانیسازی مدرن، راهبردهای اقتصادی جهان را تغییر داده که باعث افزایش اهمیت چنین پروژههایی بهویژه در جهان غیرغربی شده است.
کریدورهای اقتصادی مراکز اقتصادی را به هم پیوند میدهند و نقش مهمی در تسهیل فرآیندهای یکپارچگی منطقهای و جهانی ایفا میکنند.
یکی از عوامل اصلی برای توسعه کریدورهای اقتصادی گروه بریکس شامل پنج اقتصاد مهم در حال توسعه برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی است. کشورهای بریکس تأثیر قابل توجهی بر موضوعات منطقهای و جهانی به ویژه در حوزه اقتصاد دارند. آنها گروهی متنوع هستند که در همه قارهها پراکنده شدهاند و دارای جمعیت بالا، مساحت وسیع و منابع طبیعی فراوان هستند.
پروژه ابتکار کمربند و جاده طرح زیرساختی عظیمی به سرکردگی چین است
یکی از عناصر مهم همکاری در چارچوب بریکس ایجاد کریدورهای اقتصادی است که از ابتدای قرن 21 سرعت یافته و مظهر تلاش کشورهای عضو برای تقویت ارتباطات اقتصادی، بهبود رشد و پیشبرد یکپارچگی منطقهای بهشمار میرود. با وجود این، دستاوردها و پیامدهای تلاشها احتمالاً تحت تأثیر موانعی مانند تأمین مالی، درگیریهای ژئوپلیتیکی، ملاحظات زیست محیطی و تأخیر در اجرای پروژه باشد.
بریکس همواره به دنبال توسعه کریدورهای اقتصادی بوده است، زیرا این ابتکارات در راستای هدف کلی آن برای کاهش هژمونی غرب و ایجاد نظم جهانی چندقطبی است. در این راستا، سه کریدور اقتصادی مهم شامل ابتکار کمربند و جاده (BRI)، کریدور شمال-جنوب (INSTC) و کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا (IMEEC) بررسی قرار خواهند گرفت.
پروژه ابتکار کمربند و جاده طرح زیرساختی عظیمی به سرکردگی چین است. از زمان آغاز به کار پروژه در سال 2013، چین حدود 1 تریلیون دلار در طرحهای آسیا، اروپا و آفریقا هزینه کرده است و احتمالاً این رقم تا 8 تریلیون دلار افزایش خواهد یافت. ابتکار کمربند و جاده نه تنها شامل بُعد اقتصادی از نظر گسترش تجارت و سرمایه گذاری بین قارهای، بلکه دارای مؤلفهای مبتنی بر ارزشهای ایجاد نظم بین منطقهای چین محور بوده که در راستای منافع پکن است.
پروژه ابتکار کمربند و جاده ظرفیت بسیار بالایی برای براندازی هنجارهای جهانی کنونی و ایجاد نظم نوین دارد که میتواند فرصتهای جدیدی را برای بازیگران خاص ایجاد کند.
پروژه دوم، کریدور بین المللی شمال-جنوب (INSTC) است که روسیه، هند و ایران در سال ۲۰۰۱ راهاندازی کردند. از دیدگاه هند و ایران، این پروژه به عنوان دروازهای به بازارهای آسیای مرکزی، قفقاز، روسیه و اروپا عمل میکند.
کریدور بین المللی شمال-جنوب همچنین میتواند به ایران در دور زدن تحریمهای غرب که مانع جدی در برابر توسعه اقتصادی آن بوده است، کمک کند. گرچه این پروژه در مقایسه با ابتکار کمربند و جاده بودجه بسیار کمتری دارد و در سالهای اخیر پیشرفت اندکی داشته است، اما بهدنبال جنگ اوکراین در سال ۲۰۲۲ شتاب بیشتری گرفت.
روسیه به دلیل تحریمهای غرب، تقویت روابط تجاری قویتر با اوراسیا را در اولویت قرار داده است که کریدور شمال-جنوب به مجرای حیاتی برای انجام این امر تبدیل میشود. به عنوان نمونه، روسیه علاقه مند به سرمایه گذاری میلیونها دلار برای پروژههای زیرساختی راه آهن در کشورهایی مانند چین، قزاقستان و مغولستان و همچنین پروژههای ایران و آذربایجان است.
کریدور شمال-جنوب پروژه بزرگی مانند ابتکار کمربند و جاده نیست. اما ذینفعان متعددی را دربر میگیرد که بر اساس اولویتهای ملی و ژئوپلیتیکی خود هماهنگ و همسو میشوند. نهادهای وامدهی چندجانبه مانند بانک توسعه آسیایی، بانک توسعه اوراسیا و بانک توسعه اسلامی پروژههای مرتبط با کریدور بین المللی شمال-جنوب را تأمین مالی میکنند. بنابراین، کریدور بین المللی شمال-جنوب آمادگی به چالش کشیدن ابتکار کمربند و جاده و همچنین ابتکارات تجاری غرب را دارد.
روسیه به دلیل تحریمهای غرب، تقویت روابط تجاری قویتر با اوراسیا را در اولویت قرار داده است که کریدور شمال-جنوب به مجرای حیاتی برای انجام این امر تبدیل میشود
سومین پروژه مورد بررسی کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپاست. ۱۰ سپتامبر ۲۰۲۳ یادداشت تفاهم آن بهوسیله دولتهای هند، ایالات متحده، امارات، عربستان، فرانسه، آلمان، ایتالیا و اتحادیه اروپا در جریان اجلاس سران G20 دهلی نو امضا شد. ایجاد پیوندهای اقتصادی در مرزهای جنوبی اوراسیا بهوسیله این کریدور رو به رشد و متنوع، ظرفیت تغییر مسیرهای تجاری منطقه خاورمیانه، اروپا و اقیانوس هند را دارد.
هدف از این پروژه ساخت ساختار ریلی است که از عربستان و اردن عبور و اتصال امارات را با اسرائیل امکانپذير میکند. این راه آهن از مسیری دریایی برای رسیدن به بنادر اتحادیه اروپا در مدیترانه، به ویژه بندر پیرئوس یونان استفاده میکند.
کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا میتواند زمان و هزینههای ترانزیت و نیز وابستگی به تنگه باب المندب و کانال سوئز آسیبپذیر را کاهش دهد، همچنین این ظرفیت را دارد بهعنوان جایگزینی برای ابتکار کمربند و جاده عمل کند، از همین روی ایالات متحده و اتحادیه اروپا از این ابتکار کمک میکند.
ظهور کریدورهای اقتصادی مشروعیت سازمانهای چندجانبه مسلط پس از جنگ جهانی دوم را مانند سازمان ملل متحد، بانک جهانی، صندوق بین المللی پول و ناتو به چالش کشیده است. یکی از تفاوتهای اساسی این دو ساختار در سطح رسمی بودن است.
نظم لیبرال-دموکراتیک کنونی سازمانهای بینالمللی، اتحادهای رسمی هستند که با قوانین و مجموعهای از ارزشهای مشترک محدود میشوند. در مقابل، کریدورهای اقتصادی، مشارکتهای غیررسمی هستند؛ کشورهای عضو میتوانند بهوسیله آنها برای رایزنی درباره منافع مشترک استفاده کنند، اما در نبود اهداف مشترک، به اولویتبندی منافع ملی خود برمیگردند.
هند به خوبی نشان دهنده گرایش فزاینده به سمت معیارهای غیررسمی است. هرچند هند و چین در مجامع چندجانبه مانند بریکس حضور دارند، اما بهوسیله کریدورهای اقتصادی رقیب مانند ابتکار کمربند و جاده (چین)، کریدور شمال-جنوب و کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا (هند) با یکدیگر رقابت میکنند.
چین و روسیه اکنون تنشهای خود را با غرب افزایش دادهاند، اما هند بهوسیله تعامل با بریکس و سازمانهای غربی مانند G7، G20 و کواد، ائتلافهای خود را متعادل میکند. چنین اقداماتی به دنبال منافع ملی یک کشور است و میتواند اهداف بلندمدت سیاست خارجی کشوری را پیچیده کند.
جهان در حال تغییر از سازمانهای چندجانبه رسمی به کریدورهای اقتصادی و به تبع آن سازمانهای غیررسمی بین دولتی و اشکال مختلف همکاری میان کشورهای محدود است. این تغییرات پرسشهایی را در مورد اینکه چگونه این پدیده میتواند محیط ژئوپلیتیک جهانی را متحول کند، ایجاد کرده است.
کشورهایی که همکاریهای خود را بهوسیله کریدورهای اقتصادی تقویت کردهاند، شیوههای حکمرانی فرامرزی را تغییر میدهند. توافق نامههای زیربنای این حکمرانی جهانی داوطلبانه است و به اشکال دیگر همکاری رسمی مانند سازمانهای منطقهای مرتبط نیست.
شاید برجستهترین برخورد قدیم و جدید (از نظر نهادهای رسمی چندملیتی در برابر کریدورهای اقتصادی غیررسمی) بهوسیله ایالات متحده و چین است، زیرا ایالات متحده در حال از دست دادن هژمونی خود است و بسیاری از کشورها به این میاندیشند باید به ایالات متحده وابسته باشند یا چین.
چین با بهره گیری از بریکس و ابتکار کمربند و جاده برای جذب شرکا استفاده میکند. برخلاف ایالات متحده و سایر کشورهای غربی، نظم جهانی به رهبری چین تأکید کمتری بر ارزشها، فلسفهها و قوانین مشترک دارد. در مقابل، تجارت سودمند و روابط قدرت را در اولویت قرار میدهد. به طور خلاصه، چین میخواهد جایگزین ایالات متحده به عنوان قدرت هژمونیک مسلط شود، اما اقتصاد به جای ایدئولوژی، ژئوپلیتیک و سیستم چندقطبی جدید را کنترل میکند.
در مقابل، ایالات متحده تلاش کرده است بهوسیله اقدامات ایدئولوژیک و مالی، جایگزینهای عملی برای ابتکار کمربند و جاده چین ارائه دهد. علاقه کنونی ایالات متحده به کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا در راستای این تلاشها، گرچه موفقیت بلندمدت این پروژه در گرو میزان حمایت مالی کشورهای شریک است.
همچنین در سال ۲۰۲۱ دولت بایدن در اجلاس سران G7 در بریتانیا، ابتکار B3W را به عنوان مشارکتی زیرساختی مبتنی بر ارزشها، استانداردهای بالا و شفاف بهوسیله کشورهای غربی اعلام کرد. این روند برای توسعه زیرساختها در کشورهای درحال توسعه ۴۰ تریلیون دلار نیاز مالی دارد.
با وجود این، کارشناسان B3W را به عنوان راهبردی نادرست برای مقابله با ابتکار کمربند و جاده دانستند. این پروژه با برنامهریزی برای بسیج ۴۰ تریلیون دلاری در اقتصادهای در حال توسعه تا سال ۲۰۳۵ به دنبال مقابله با وعدهها و عملکرد ابتکار کمربند و جاده بود.
در سال ۲۰۲۲ دولت بایدن تلاش دیگری برای ارائه جایگزینی مناسب در مقابل ابتکار چین در جریان اجلاس سران G7 در آلمان معرفی کرد. این بار، ایالات متحده و سایر اعضای G7، پروژه «مشارکت برای زیرساخت و سرمایهگذاری جهانی» (PGII) را معرفی کردند.
دیگر بازیگران جهانی به ویژه در خاورمیانه از کریدورهای اقتصادی و راهبردهای غیررسمی برای به حداکثر رساندن منافع خود در نظم جهانی استفاده میکنند. عربستان، امارات و ایران در سال 2024 به بریکس پیوستند. علاوه بر این، عربستان و امارات از ابتکار کمربند و جاده استقبال و همچنین از اعضای بنیانگذار کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا هستند، البته آنها در کریدور شمال-جنوب مشارکت ندارند.
ایران از بنیانگذاران کریدور شمال-جنوب است، همچنین بخشی از کریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا نیست و به دلیل پیچیدگیهای تحریمهای غرب بهوسیله ابتکار کمربند و جاده نسبتاً به حاشیه رفته است.
کشورهای کریدورهای اقتصادی وابسته به بریکس سهم فزایندهای از کل تولید ناخالص داخلی جهانی را به خود اختصاص میدهند، در مقابل گروه G7 روند نزولی داشته است. عربستان و امارات با مشارکت در پروژههای کریدور اقتصادی خود را با دنیای چندقطبی سازگار میکنند. آنها به دنبال سیاستهای خارجی غیر متعهد هستند تا پلهای خود با غرب را تخریب نکنند، همچنین از مزایای نوآوری فناوری در آسیا بهره ببرند و بازارهای خود را در منطقه و جنوب جهانی بزرگتر گسترش دهند.
در این میان، ایران در دهههای اخیر روابط ناهمسو با آمریکا و غرب داشته است. تهران مدتهاست هژمونی آمریکا را به چالش کشیده و همکاری خود را با چین و روسیه برای بازسازی نظم جهانی و کاهش سلطه آمریکا افزایش داده است. ورود ایران به بریکس در راستای مقابله با تحریمهای آمریکا و فشار غرب است.
همچنین، عضویت ایران در کریدور اقتصادی شمال-جنوب، آن را تقویت میکند. البته پیشتر هند وعده سرمایهگذاری ۵۰۰ میلیون دلاری در آن داده است. با وجود این، عربستان، امارات و ایران از نظم چندقطبی بهوسیله بریکس و کریدورهای اقتصادی بهره میبرند.